امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مقابله کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
beard, counter, breast, defy, collate, confront, counteract, pit, match, oppose, outface

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقابله کردن

  1. مترادف:
    روبه‌رو شدن مواجهه کردن
  1. مترادف:
    مبارزه کردن جنگیدن
  1. مترادف:
    برابری کردن همتا بودن
  1. مترادف:
    مقایسه کردن تطبیق دادن
  1. مترادف:
    جبران کردن تلافی کردن

ارجاع به لغت مقابله کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقابله کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقابله کردن

لغات نزدیک مقابله کردن

پیشنهاد بهبود معانی